نوشته اصلی توسط
آیسانا
سلام.
من اردیبهشت 93 ازدواج کردم یکی دوروز اول نسبت به شوهرم حس بدی داشتم جوریکه ازش متنفر بودم.واشتباهم این بود که تنفرمو نشون میدادم.بعد از حدود یه هفته کم کم حسم برگشت و بهش علاقمند شدم.ولی متاسفانه اون یه ادم دیگه شد و از هر راهی واسه ازار من استفاده کرد.هیچ تماس تلفنی و رفت وامد باهام نداشت و تمام تماسها از سمت من بود هیچ ابراز علاقه ای بهم نداست.و همش حرف جدایی میزد.تلفناش مشکوک بود و حتی وقتی من میرفتم خونشون شبا نمیومد این اوضاع تا دوماه ادامه داشت تا اینکه خلاصه بعد از دوماه ازار روحی و روانی شدید با وجود ابراز علاقه ی شدید من بهم گفت نمیخوامت و ازت بدم میاد.دیگه جواب تلفنامو نمیداد حتی خانواده ها واسطه شدن جلسه گذاشتن ولی تو جلسات شرکت نمیکرد.وباوجود اصرار شدید من که اجازه بده بیام خونتون یا اینکه تو بیا ولی اجازه نداد.فقط حرف جدایی میزد.تا اینکه دوبار خودم رفتم خونشون ولی اصلا سمتم نیومد و حتی بهم نگا نمیکرد.فقط میگفت برو.نمیخوامت .شده بمیرم ولی باهات عروسی نمیگیرم.تنها حرفی که با من میزد همینا بود.برو ازت بدم میاد نمیخوامت.حالم بهم میخوره نگات کنم.
که حتی پدرش گفت دختر جان پاشو برو خودتو معطل پسر من نکن.این انسانیت نداره.ولی واسه من خیلی غیر منطقی بود که بعد دوماه که اصلا هیچ شناختی رو اخلاقای من نداره بخواد همه چیزو بهم بریزه و اینقد محکم در برابر همه بایسته و بگه فقط طلاق.که حتی بهم میگفت ازدواج ما از اول اشتباه بوده.ولی من هر چی بهش میگفتم چجوری فهمیدی که اشتباه کردی ما که اصلا همدیگرو نمیشناسیم .ولی رفتارای دوروز اول عقدمونو بهانه میکردحتی خیلیییی اصرار کردم بیا قبل طلاق بریم مشاوره .خانوادس اصرار کردن ولی گوش نداد.
الانم بعد یک سال التماس از سمت من واصرار اون برا طلاق من مجبور شدم قانونی اقدام کنم.دادخواست حقوقی و کیفری نفقه دادم.
هنوز تعین جلسه نشده.
الان میخوام راهنماییم کنید باوجود اینهمه رفتارای دور از انسانیت از سمت اون و اصرار شدیدش واسه جدایی و سرنزدن به من از تاریخ عقد تا حالا که دوسال گذشته اگه بیاد دادگاه و بگه این خانم دوروز اول عقد باهام بد رفتار کرده و ناشزه بشم من چه دفاعی میتونم کنم که بعد اینهمه عذاب از سمت اون من محکوم نشم و به حق و حقوقم برسم
ممنونم.